عرفان و حکمت
عرفان و حکمت در پرتو قرآن و عترت
تبیین عقلی و نقلی عرفان و حکمت و پاسخ به شبهات
صفحه‌اصلیدانشنامهمقالاتتماس با ما

مراقبات بیست و پنجم ذی الحجه در کلام میرزا جواد آقا ملکی تبریزی

منبع: ترجمه المراقبات ترجمه ابراهیم محدث بندرریگی صفحه ۵۲۲ تا ۵۲۵

نزول آیات مبارک سوره «هل اتیٰ» در شأن امیرالمومنین علی علیه السلام و اهل بیت سلام اللّه علیهم در روز ۲۵ ذی‌حجه

اين روز نيز يكى از مواسم گرانقدر براى مواليان ائمه دين است، خداوند در اين روز سوره «هل اتى» را در حق آنان فرو فرستاده و از صدقه آنان تشكر كرد، هديه آنان را پذيرفته، در كتاب خود شرح حال آنان را داده و آنان را مورد مدح و ثنا قرار داد.

اين رويداد - همانگونه كه در روايات فراوان و معتبر آمده است - چنين آغاز مى‌گردد كه حسنين عليهما السّلام بيمار مى‌شوند. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از آنان عيادت مى‌كنند. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به امير المؤمنين مى‌گويد:

ابا الحسن بهتر است براى شفاى فرزندانت نذر كنى.

زيرا در صورت بر آورده نشدن حاجت وفاى به نذر لازم نيست. على عليه السّلام گفت:

اگر فرزندانم از اين بيمارى شفا پيدا كنند بخاطر تشكر از خداى عز و جل سه روز، روزه مى‌گيرم.

فاطمه عليها السّلام و فضه كنيز آنان نيز چنين گفتند. وقتى فرزندان ایشان شفا يافتند. چون چيزى نداشتند، على عليه السّلام نزد «شمعون خيبرى» رفته و سه صاع جو قرض گرفت. - در بعضى از روايات آمده كه على عليه السّلام نزد همسايه يهودى خود بنام «شمعون» كه به پشم رشتن و بافتن اشتغال داشت، رفته و به او گفت: آيا به اندازه يك سبو، پشم مى‌دهى كه فاطمه، دختر محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم، در مقابل سه صاع جو آن را بريسد؟ گفت: آرى. آنگاه پشم و جو را به او داد. او نيز آن را پيش فاطمه آورده و جريان را براى او نقل كرد. فاطمه عليها السّلام نيز قبول كرد كه آن عمل را انجام دهد - فاطمه عليها السّلام يك صاع جو را آسياب نموده و با آن پنج عدد نان تهيه كرد، هر نفر يك عدد. على عليه السّلام نماز مغرب را همراه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم گزارده و به منزل آمد. غذا را جلوى آن حضرت گذاشتند. ناگهان فقيرى آمده و گفت:

سلام بر شما اهل بيت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم من فقيرى از فقراى شيعه هستم. به من غذا دهيد تا خداوند از غذاهاى بهشتى به شما بدهد.

على عليه السّلام صداى او را شنيد. دستور داد غذا را به او بدهند. آنها نيز غذا را به او داده و فقط با آب افطار كردند.

روز دوم فاطمه عليها السّلام يك صاع ديگر را آرد كرده و نان پخت، على عليه السّلام با پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نماز مغرب را گزارده و به منزل آمد. همين كه غذا را جلوى حضرتش نهادند، يتيمى به در خانه آنان آمده و گفت:

سلام بر شما اهل بيت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم يتيمى از فرزندان مهاجرين هستم. پدر و مادرم در روز «عقبه» شهيد شده‌اند. غذايم دهيد تا خداوند از غذاهاى بهشت به شما بدهد.

على عليه السّلام اين سخنان را شنيده و دستور داد تا غذا را به او بدهند. آنان نيز اطاعت كرده و فقط با آب افطار كردند.

فاطمه عليها السّلام در روز سوم، سومين صاع جو را آرد كرده و نان پخت.

على عليه السّلام با پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نماز خوانده به منزل بازگشته و غذا را جلوى ایشان گذاشتند. در اين هنگام اسيرى در خانه آنان آمده و گفت:

سلام بر شما، اهل بيت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ما را اسير كرده و بدون غذا نگه مى‌داريد

على عليه السّلام شنيده و دستور داد غذا را به او بدهند. آنان نيز غذا را به او داده و فقط با آب افطار كردند. و در اين سه شبانه روز غير از آب چيزى نخوردند.

در روز چهارم و در حالى كه آنان نذر خود را ادا كرده بودند، على عليه السّلام با دست راست خود حسن عليه السّلام و با دست چپ حسين عليه السّلام را گرفته و در حالى كه از شدت گرسنگى مانند جوجه‌هاى پرندگان مى‌لرزيدند، نزد رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم رفتند.

هنگامى كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آنان را ديد، فرمود:

ابا الحسن چقدر سختى كشيده‌ايد

آنگاه با هم بطرف منزل فاطمه عليها السّلام حركت كردند. وقتى به آنجا رسيدند، فاطمه عليها السّلام را در جايگاه عبادت خود يافتند، در حالى كه از شدت گرسنگى شكمش چسبيده و چشمانش بگودى نشسته بود. هنگامى كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم او را ديد، فرمود:

پناه بر خدا اهل بيت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از گرسنگى مى‌ميرند !

در پى آن جبرييل بر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرود آمد و گفت:

محمد خداوند بخاطر اهل بيتت به تو تبريك مى‌گويد.

فرمود: چرا؟ جبرييل .

در اين جا جبرييل اين آيات را بر زبان پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم جارى ساخت:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم‌

هَلْ أَتى‌ عَلَى الْإِنْسانِ حينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً (۱)

إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَليهِ فَجَعَلْناهُ سَميعاً بَصيراً (۲)

إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً (۳)

إِنَّا أَعْتَدْنا لِلْكافِرينَ سَلاسِلَ وَ أَغْلالاً وَ سَعيراً (۴)

إِنَّ الْأَبْرارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كانَ مِزاجُها كافُوراً (۵)

عَيْناً يَشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَها تَفْجيراً (۶)

يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ يَخافُونَ يَوْماً كانَ شَرُّهُ مُسْتَطيراً (۷)

وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‌ حُبِّهِ مِسْكيناً وَ يَتيماً وَ أَسيراً (۸)

إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُريدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً (۹)

به نام خداوند رحمتگر مهربان‌

آيا انسان را آن هنگام از روزگار [به ياد] آيد كه چيزى درخورِ يادكرد نبود؟

ما انسان را از نطفه‌اى اندرآميخته آفريديم تا او را بيازماييم و وى را شنوا و بينا گردانيديم.

ما راه را بدو نموديم؛ يا سپاسگزار خواهد بود و يا ناسپاسگزار.

ما براى كافران زنجيرها و غلّ‌ها و آتشى فروزان آماده كرده‌ايم.

همانا نيكان از جامى نوشند كه آميزه‌اى از كافور دارد،

چشمه‌اى كه بندگان خدا از آن مى‌نوشند و [به دلخواه خويش‌] جاريش مى‌كنند.

[همان بندگانى كه‌] به نذر خود وفا مى‌كردند، و از روزى كه گزندِ آن فراگيرنده است مى‌ترسيدند.

و به [پاس‌] دوستىِ [خدا]، بينوا و يتيم و اسير را خوراك مى‌دادند.

«ما براى خشنودى خداست كه به شما مى‌خورانيم و پاداش و سپاسى از شما نمى‌خواهيم.

... «ثعلبى» روايت كرده است كه «در اين روز غذايى از آسمان فرود آمد كه تا هفت روز از آن مى‌خوردند.»[۱]

عده‌اى از بزرگان اهل سنت نزول اين سوره در مورد «امير المؤمنين و خانواده او عليهم السّلام» را روايت نموده‌اند. شيعيان بايد براى سپاسگزارى از خداى متعال با تمام توان در اين روز به عبادت بپردازند. زيرا خداوند در اين روز با اين فضايل بزرگ و نزول اين آيات گرانقدر اهل بيت را گرامى داشت. و آنان را بگونه‌اى به ما معرفى نمود كه جاى هيچ شك و شبهه‌اى باقى نمانده و بدين وسيله دين ما را كامل و نعمتهاى خود را بر ما تمام كرد. خداى را شكر آنگونه كه خود مى‌پسندد.

شكرگزارى به درگاه خداوند در اين روز و مانند آن با روزه، نماز شكر و سجده‌هاى آن است. ولى مهم، شناختن قدر نعمت است آنگونه كه بايد. و اين مطلب با انديشه و دانش تحقق مى‌يابد. و آنگاه كه نعمت را شناخت آن را بزرگ مى‌داند. و از راههاى بزرگ دانستن نعمت عبادت كردن است.

پانویس

۱. إقبال: ۲ - ۳۷۵ - ۳۷۶.